تصاویر دلخراش مرگ یک نوزاد در سطل زباله!
بعضی وقتها قضاوت کردن خیلی خیلی دشوار است، آنهم برای ما که ابایی از قضاوت در مورد دیگران نداریم!!! این عکس هفته گذشته در یکی از خیابانهای سعادت آباد گرفته شده، اینکه چرا یک مادر حاضر شده دست به چنین...
View ArticleArticle 8
راستش بعد از اتفاقی که در خمینی شهر افتاد چند بار سر زدم با وبلاگم و چند خطی نوشتم که منتشر نشد. این شعر سعید بیابانکی حرف دل امروز خیلی از اهالی سده است. شهر من ! که چند لکه ابر تیره روز بی حیا...
View ArticleArticle 7
نگو بار گران بودیم و رفتیم نگو نامهربان بودیم و رفتیم دلیل بهتری پیدا کن ای دوست بگو با دیگران بودیم و رفتیم.....
View Articleبرای امروز....
گم کرده ام تو را وسط این رواق ها در زرق و برق بی رمق چلچراغها گم کرده ام تو را و نمی دانم از کجا از لحظه ی شروع کدام اتفاقها پر زد دلم برای کبوتر شدن ولی تسلیم شد به همهمه ی شوم زاغ ها گم کرده ام تو...
View Articleبه یاد "انجمن ادبی باغبان"
دقیقا ده سال پیش، هفتم دی ماه 1380 انجمن ادبی "باغبان" به احترام "استاد خلیل بلدی متخلص به باغبان" در خمینی شهر اصفهان به طور رسمی و پس از مدتها خانه به دوشی، فعالیت خود را آغاز کرد. بسیاری از چهره...
View ArticleArticle 4
پیچیده است هرم نفسهات در تنماین زن که روبروت .... مگر می شود؟؟؟ منم ؟!دارم به عشق کهنه ام اقرار می کنمدارم از عمق خاطره ها حرف می زنمدارم میان دست تو تسخیر می شومشاید شبیه یغض تو یک بار بشکنمدارم مرور...
View Articleسینمای دنیا، برای یک جدایی ایستاد....
اصغر فرهادی پس از دریافت جایزه اسکار سلام به مردم خوب سرزمینم. الان ایرانی های زیادی در سرتاسر دنیا نشسته اند و مراسم را نگاه می کنند. آنها خوشحالند. نه فقط به خاطر این جایزه و سینما بلکه بیشتر به این...
View ArticleArticle 2
تو زندگی یه چیزایی هست که هر چی ازشون میترسی و سعی میکنی شیوه ای رو انتخاب کنی که به این دست اتفاقا برنخوری... نمیشه. حالا جالبه وقتی به این ناگزیرها میرسی تازه می فهمی زندگیت چقدر عوض شده و چه حس...
View ArticleArticle 1
روز جمعه ۱۲ خرداد عازم سفر حج هستم. از همه ی دوستانی که فرصت نشد یا امکانش نبود که تلفنی یا حضوری حلالیت بخوام و خداحافظی کنم عذر میخوام... خدانگهدار.
View Articleمادر شدم....
مادر شدم... پسر شیرین و نازنینم غروب جمعه 17 شهریور به دنیا اومد و زندگیمونو پر از عشقی تازه کرد.حس فوق العاده ای تو وجودم شکل گرفته که قابل وصف نیست فقط میتونم بگم حاضر نیستم این حس رو باهیچ چیز...
View Articleدنیای قشنگ من کنار آرتین
سه ماه پیش داشتیم کلنجار میرفتیم. من برای چند روز بیشتر میزبان بودن و اون برای یکماه زودتر اومدن... لحظه هایی که داشتم برای بدنیا اوردنش درد میکشیدم فکرش رو هم نمیکردم وقتی صورت معصومش رو ببینم چنین...
View Articleمادرانه ها (1)
چند شب پیش آقای همسر یهو بی مقدمه گفت خوش به حالت همه لحظات روز کنار "آرتین"ی چه کیفی میکنی ثانیه به ثانیه بزرگ شدنش رو میبینی و لذت میبری..... و من دلم هری ریخت. نه از غصه روزایی که تند تند پشت سر هم...
View Articleمبهوتم!!!
و اینگونه بود که در چشم برهم زدنی کل عکسای آرتین خان از بدو تولد تا کنون نیست و ناپدید شد .....
View Articleزنده باد ریکاوری!!!!
بلاخره بعد از تلاش یه دوست نه تنها عکسای آرتین خان بلکه تمام محتویات این لب تاپ بینوا برگشت و در حال حاضر من موندم و کلی اطلاعات درهم و برهم که باید مرتبشون کنم. زندگی با هیجان و دغدغه آخرین هفته های...
View ArticleArticle 1
اولین روز برگشت به کار و جدایی چند ساعته از پسرک کمتر از چیزی که انتظار داشتم سخت گذشت. شاید اشتیاقی که مدتها بود همه ی وجودم رو گرفته بود سختی ندیدن چند ساعته پسرک رو کمتر کرد. گرچه برخوردای سرد و...
View ArticleArticle 0
بعد از چند روز بیماری و تب بالا و کلی دلهره و استرس، خسته و کلافه گوشه ی اتاق پسرک کز کردم و از سکوت همراه با خس خس نفسهاش آرامش میگیرم.نتیجه چهار روز کاری شد عفونت شدید روده، تب وحشتناک و کلی آزمایش و...
View Articleاین 46 روز لذت بخش...
تحقیر و تحمیق های پی در پی، تمسخر فکر و اندیشه و امیدهامون و ... تموم شد.رفتنی شدی رییس ... بلاخره رفتنی شدی. عذاب بی نهایت تحملت تموم شد .. فکر کنم هیچ وقت توی این هشت سال به اندازه ی این 46 روز...
View Articleدلخوشی های من
غروب دلگیریه... نشستم با یه لیوان بزرگ چای و دارم ایمیل و فیس بوک چک میکنم نگاهی به خبرها انداختم. چندتایی سایت دیدم و کارای عقب افتاده دنیای مجازی رو تند تند انجام میدم. تو فرصتی که پسرک خوابیده با یه...
View Articleتندیس بدشانسی !
چند هفته ای بود که هر روز بیشتر از ارامشی که برای هر سه نفرمون فراهم شده کیف میکردم و توی ذهنم به چیزای جدید فکر میکردم تا بیشتر از این آرامش و آسایشی که داریم لذت ببریم. آآآآآآآآآآآآآآآما ناگهان همسر...
View Articleزن غریبه!!!
تمام روزرد نگاهت را از چشمهایم میشستعطر دستهایت را از لای موهایمحالابه هوای پاک کردن خاطره اتایستادهدر آینه ی روبروزن غریبه!****اینقدر خسته و بی روح و بی انگیزه ام که دوست دارم از همین طبقه پنجم...
View Article
More Pages to Explore .....